از اولين خريدهاي جوجه جانمان
اين كوله ي خِنگولك رو واسه عزيز دلم خريدم و اين جزو اولين چيزايي هست كه واسه جوجه ي نداشتمون خريدم، كلاً يك وجبه اين كوله ي بامزه ، تصور اينكه نيم وجبي من بخواد اينو بندازه پشتش و راه بره ديوونم كرد و اينو براش خريدم و با كلي ذوق به بابايي نشون دادم و اونم خوشش اومد و يه لبخند مرموز بهم كرد و به نظرم تو دلش گفت : خُل و چِل شده زنم
به اميد روزي كه بياي و ازش استفاده كني عشق من
و خداوند نگاهبانمان باد
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی