ازعقد کردن من و باباازعقد کردن من و بابا، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 10 روز سن داره
زندگی قشنگ من و بابازندگی قشنگ من و بابا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 22 روز سن داره
مامانیمامانی، تا این لحظه: 33 سال و 7 ماه و 7 روز سن داره
باباییبابایی، تا این لحظه: 39 سال و 2 ماه و 6 روز سن داره

خاطرات جوجه ی نداشتمون

انتظار

1394/5/28 15:05
نویسنده : مامان نیلو
514 بازدید
اشتراک گذاری

سلام قند و عسلم

سلام ماه آسمونم

سلام فرشته ي مهربونم

الهي كه مامان دورت بگرده، خداي بزرگ من اون بالا شاهده كه نشده 1 ثانيه هم به تو فكر نكنم. همه فكر و ذكر و ذهنم تويي. تو  بي معرفتي كه دوست نداري بياي تو وجودم، تويي كه حسرت و انتظار اشكهاي مامانت رو ميبيني اما حاضر نيستي بابايي رو راضي كني. روزي نيست تو اين سايت و اون سايت راجع به نوزاد و سيسموني و اينجور چيزا ول نچرخم. يعني ديگه يه جورايي به نقطه اي رسيدم كه واقعا جاي خالي حضورت رو حس ميكنم، هميشه تو رو كنار خورم و بابايي تجسم ميكنم، رو تختمون، تو ماشين، حين خريد تو اين چرخهاي مخصوص خريد، هر گوشه از خونمون و گوشه ي قلبم محبت ديگه رسما هي به بابايي ميگم كه نيني دلم ميخواد، اونم خودش دلش ميخواد ،اما ... غمناک

نميدوني واسه آقا يارا (بچه دختر عموش) چيكارا ميكنه خيلي اونو دوست داره ، اين احساساتش رو نسبت به يارا كه ميبينم دلم قنج ميره كه هي وااااي من بابايي ميخواد واسه تو چيكارا كنه جشن عشقم يه كم همكاري كن و بيا پيشم غمگین بخدا خيلي دلم هواتو كرده، خيـــــــــــــــــــلي خطا

و خداوند نگاهبانمان باد

پسندها (2)

نظرات (2)

مامان الهام
20 شهریور 94 11:25
ايشالله به زودي زود مادر شي...ممنونم كه به من و مانياد من سر زدي
مامان نیلو
پاسخ
مرسي عزيز دلم ، ممنووووون ايشالا ايشالا
رویا
28 شهریور 94 10:49
انشـــــــــالله زودتر میــــــاد پیشــــت عزیـــــزم
مامان نیلو
پاسخ
به اميد اووووون روز