ازعقد کردن من و باباازعقد کردن من و بابا، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 24 روز سن داره
زندگی قشنگ من و بابازندگی قشنگ من و بابا، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 5 روز سن داره
مامانیمامانی، تا این لحظه: 33 سال و 7 ماه و 21 روز سن داره
باباییبابایی، تا این لحظه: 39 سال و 2 ماه و 20 روز سن داره

خاطرات جوجه ی نداشتمون

عنوان نداریم

1393/4/7 17:40
نویسنده : مامان نیلو
135 بازدید
اشتراک گذاری

سلام قربونت برم ، سلام بود و نبودم ، سلام به تو ای تارو پودم

خوبی عشق مامان ؟ جات خوبه ؟ چیزی کم و کسر نداری ؟ ماموریتت رو خوب انجام میدی یا نه شیطونک ؟ همه امیدم به خودته ها جوجه ، پس تمام تلاشتو بکن هستی مامان.

سخت درگیر درس و امتحاناتم ، 1 دونه اش مونده، همیشه پیش خودم فکر میکردم که درسم و تموم کنم باردار میشم ، که درسمم ایشالا تابستون تموم میشه تا ببینیم بعدش چی میشه . چون بابایی که همچنان مغز منو میخوره از سوالاتش راجع به نینی ها. چند روز پیش هایپر بودیم اونجا هم ماشالا مملوء از نینیه ، هر نینی که از کنارمون رد میشد من با عشق بهشون نگاه میکردم و بابایی هم یدونه به من میزد و میگفت نیلو اینو ببین . منم میگفتم آره عزیزم خیلی نازه . ابن عشق بابا جونت به نینی ها فعلاً داره قــُل قــُل میکنه زمانی که فوران کنه و سرریز شه دیگه وفتشه که شما بیای پیشمون ایشالا. خاله نادیا جونت که 10 سالشه عاشقته ، هِــی به من میگه : آبجی جون پس که نینی میاری ؟ بیار دیگه. و من هرسری میگم باشه میارم تو فقط دعا کن عزیزم. مادر جونت (مامان خودم) میگه هروقت که میریم بیرون و مغازه لباس فروشی نوزاد میبینیم نادیا ذوق میکنه و میگه مامان  آجی نیلو بچه آورد بیایم ازینا بخریم براش و من خودم انتخاب کنم. مادر جونم که همش قربون صدقت میره و همه آرزوشه ببینتت قند عسلم. همه چشم انتظارتیم اما بابا فعلاً مقاومت میکنه.

مواظب خودت باش

و خداوند نگاهبانمان باد

پسندها (2)

نظرات (3)

مامان
19 تیر 93 8:27
سلام عزیزم خوبی خانومی؟ نماز ور روزه هاتون قبول حق باشد و امیدوارم که آخر هفته خوبی داشته باشی عزیزم
مامان نیلو
پاسخ
سلام عزیز دلم ، ممنون واسه شما هم همینطور مهربون
غزل
22 تیر 93 10:39
سلام مامان خانوم عجووووووووول ... خوبی ؟؟؟؟ چقدر نی نی دوس داری تو ... ایشالا میاری گلم ... ایشالا جناب همسر خان هم میاد میگه من نی نی میخوام ... بعد خاله جون هم واسش کلی لباس میخره ... منم نی نی میخوام اما نگران میشم ... بابایی میگه از مهر شروع کنیم ولی من میترسم تو نمیترسی از حاملگی و زایمان ومسئولیت ؟؟؟؟ ولی عاشق نی نی ام ///
مامان نیلو
پاسخ
سلام دوست قشنگم ، ممنون از مهربونیت ، مرسی خاله جون مهربون، ایشالا که شما هم شروع میکنید و به زودی مامان میشی ، نه دوستم من اصلاً نمیترسم نمیدونم چرا اما همسرم میترسه از مسئولیتش
ارسطو و مامانش
23 تیر 93 2:56
قربون جوجه نداشتتون برم من چ نازه بزوذی هم میاد ب ارسطو جون من هم سری بزنید خوشحال میشم موفق باشی مامان نیلو
مامان نیلو
پاسخ
اِوا خدا نکنه خاله جونی ، ممنون از لطفت ، چشم حتماً به ارسطو جونم سر میزنیم