ازعقد کردن من و باباازعقد کردن من و بابا، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 11 روز سن داره
زندگی قشنگ من و بابازندگی قشنگ من و بابا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 23 روز سن داره
مامانیمامانی، تا این لحظه: 33 سال و 7 ماه و 8 روز سن داره
باباییبابایی، تا این لحظه: 39 سال و 2 ماه و 7 روز سن داره

خاطرات جوجه ی نداشتمون

تاخير

1394/2/29 16:33
نویسنده : مامان نیلو
621 بازدید
اشتراک گذاری

سلام هستيه من

معذرت ميخوام كه مدت طولاني نبودم ، درگير زندگي و كار هستم و البته يه مدت طولاني كامپيوتر اينتنرتيمون خراب شده بود و كلا نميشد بيام. خب شما چطوري عزيز دلم ؟؟؟ ميبينم كه هنوز نتونستي بابا رو راضي كني تا بياي سکوتپس اين يعني كه بابايي رو بيشتر از من دوست داري متنظر كه به حرف اون گوش ميكني و به همين روال داري پيش ميري غمگین خب گناه من چيه ؟؟؟ كه هر روز بايد متوجه يه مامانه حامله تو شركت بشم و حسرت بخورم كه آخه خدا جون پس كي نوبت من ميشه ؟؟؟؟ غمناک  كي قراره همسر اوكي بده واسه بچه دار شدنمون ؟ كي ؟؟؟ شاکی

و خداوند نگاهبانمان باد

پسندها (3)

نظرات (2)

مامان غزال
20 مرداد 94 16:00
خیلی اتفاقی دیدمت انتظار مقدست ستودنیه وقتش که بشه مهرش و خودش با هم میان تا اون وقت عاشقی کن مامان بالقوه!!
مامان نیلو
پاسخ
چه خوب كه ديديم عزيزم وااااي ممنون با دعاهاي شما ايشالا مرسي مهربونم
رویا
28 شهریور 94 10:50
امیدوارم زودتر طعم مادری رو بچشی عزیزم
مامان نیلو
پاسخ
مرسي دوست خوبم ، ايشالا ايشالا همچنين خودت