ازعقد کردن من و باباازعقد کردن من و بابا، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 23 روز سن داره
زندگی قشنگ من و بابازندگی قشنگ من و بابا، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 4 روز سن داره
مامانیمامانی، تا این لحظه: 33 سال و 7 ماه و 20 روز سن داره
باباییبابایی، تا این لحظه: 39 سال و 2 ماه و 19 روز سن داره

خاطرات جوجه ی نداشتمون

حس واقعی بابایی

1392/12/10 9:35
نویسنده : مامان نیلو
152 بازدید
اشتراک گذاری

دلبندم

این روزها خیلی نینی دوروبرم میبینم ، خیلی زیاد ، بابایی که تا یه نینی میبینه سریع منو صدا میکنه و اشاره میکنه که ببینمش و کلی میخنده و حال میکنه ، جدیداً متوجه شدم که بابایی خیلی به نینی علاقه داره اما رو نمیکنه که . راستی عزیز دلم ، چند روز پیش مامان بزرگت (مامان بابایی) داشت از بابایی تعریف میکرد که سر بارداری عمه زهرا چقدر حساس بوده و اذیت میکرده ، همش میگفته آی بچه تکون خورد ؟ نخورد ؟ امروز تکون خورد یا نه ؟ چند بار ؟ همش سوال میکرده و نگران و حساس بوده و این به نظرم یعنی اینکه بابایی عاشق نینی خودش میشه و حتی دیگه منو هم فراموش میکنه ، اما اشکال نداره من انقدر تورو بابایی رو دوست دارم و عاشقتونم که این چیزا مهم نیست . دوستت دارم و منتظرتم عشق مامان ، سعی کن خودت رو خیلی زود تو دل بابایی جا کنی که هوست رو بکنه و ایشالا واسه اومدنت تلاشمون رو شروع کنیم.

و خداوند نگاهبانمان باد

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان مینای آرتین
8 اردیبهشت 93 16:17
سلام عزیزم. منم مثل تو منتظر بودم که بابایی آرتین یه روز بیاد بگه که دلش یه نی نی ناز میخواد بالاخره این اتفاق افتاد و الان پسری من 3 ماهشه و من عاشقشم و با نفسهاش نفس میکشم. هر روزی که این اتفاق برای تو هم افتاد قدرش بدون. مادر بودن قشنگترین حس دنیاست. به امید مادر شدنت
مامان نیلو
پاسخ
سلام دوست خوبم ، وای خوش بحالت ، ایشالا که این اتفاق شیرین واسه منم بیافته به زودی ، خدا آرتین کوچولوتونو حفظ کنه ایشالا