تصمیم به لاغری
سلام عچقه من
همچنان کلی دلتنگتم و در حسرت تو پژوهشگاه اون دوست جونایی که پارسال نینی تو دلی داشتن الان دیگه نینیاشونو میارن اینجا میذارن مهد و الان دیگه یه عده دیگه نینی تو دلی دار شدن. کلاً اینجا دوره ای ، تو هر دوره چند نفر یهو همزمان شیکماشون میاد جلو منم نمیدونم تو دوره چندم و با کیا قراره بیافتم
بابا جونت هفته پیش سرما خورده بود و حالا من چهارشنیه هفته پیش بهمراه مادرجون و پدر جون ، خاله نادیا، خاله ندا و عمو یاشار و خانواده ی عموی بنده تا جمعه رفته بودیم شمال و کلی بهمون خوش گذشت و آب و هوا عوض کردیم
منم از دیروز یعنی 19/7/93 تصمیم به لاغری و ورزش گرفتم ،آخه یه کم توپولی شدم یعنی چی ؟ یعنی کم خوری و 2 روز در هفته باشگاه بدن سازی و ایروبیک به صورت جدی. میخوام باربی شم. چون اگه همینجوری بمونم و تصمیم بگیریم شما بیای تو شکم مامان، دیگه غول میشم اونوموقع
من میتونم به وزن دلخواهم برسم ، بعــــــــــله
و خداوند نگاهبانمان باد